به صورت کلی دو نقش در نسبت حاکمیت و رسانه های اجتماعی می توان در نظر گرفت. در نقش اول حاکمیت در جایگاه ناظر خارجی است و بر رسانه های اجتماعی کنترل می کند. این کنترل شامل مقررات گذاری، فیلترینگ یا... می شود. در نقش دومی که حاکمیت در نسبت با رسانه های اجتماعی ایفا می کند در جایگاه کاربر رسانه های اجتماعی قرار دارد تا از این رسانه ها به عنوان ابزاری برای حکمرانی استفاده کند.
در بخش عمده ای از ادبیات، استفاده از رسانه های اجتماعی در سطح محلی بحث شده است؛ در این یادداشت با بررسی این ادبیات، موارد متناسب با بخش ملی بحث و به این بخش تعمیم یافته است. ضمن بیان برخی از دلایل و مزایای استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری در حکمرانی، فرصت ها و محدودیت های این استفاده را نیز بر خواهیم شمارد.