یک محصول در طول عمر خود چقدر انرژی مصرف میکند و چه تأثیری بر محیط زیست دارد؟
در حال حاضر، ارزیابی چرخه عمر محصولات یا LCA یک چالش بزرگ برای اکثر شرکتها است. یکی از دلایل اصلی این امر طولانی بودن و پیچیدگی زنجیره تأمین است که اغلب کشورها و حتی قارهها را دربرمی گیرد.
در توضیح این موضوع میتوان بیان داشت که مواد خام یک محصول از کشورهای
A و
B منشأ میگیرند، قطعات جداگانه در کشورهای
B،
C و
D پیش ساخته میشوند، سپس در کشور
E مونتاژ میشوند و در کشور
F نهایی میشوند. حتی دور ریختن و بازیافت محصولات نیز میتواند یک سفر طولانی مشابه را دنبال کند.
چنین زنجیرههای تأمین پیچیدهای نه تنها از مسیرهای طولانی تشکیل شدهاند، بلکه در پشت هر «گره» نیز اطلاعات زیادی وجود دارد و بنابراین دادههای زیادی تولید میشوندکه همیشه بهراحتی قابلدسترس نیستند. درنتیجه، بسیاری از تولیدکنندگان هیچ دید کلی ازآنچه در طول مسیر اتفاق میافتد، ندارند. نقض حقوق بشر و اثرات منفی زیست محیطی نیز اغلب در نقاط غیر قابل رصد پنهان میماند.
ضرورت نظارت دقیق بر قوانین زنجیره تأمین
در زنجیرههای تأمین معمولاً از نظارت بر بخشهای ابتدایی غفلت میشود، درحالیکه اکثر موارد نقض حقوق بشر در همین بخش اتفاق میافتد. علاوه بر این، جنبههای زیستمحیطی فقط بهصورت جزئی در نظر گرفته میشوند و تخریب گسترده محیطزیست درپی از دست دادن تنوع زیستی و اثرات آب و هوایی پوشش داده نمیشود.
بسیاری از کشورها شرکتهای خود را از نظر مسائل پایداری منابع، تحت نظارت لازم قرار داده و برای شفاف سازی زنجیرههای تأمین تلاش میکنند. در آلمان، قانون جدید بررسی زنجیره تأمین (
LkSG[1]) در سال 2023 اجرایی خواهد شد که در نظر دارد تا شرکتها را مسئول به رعایت حقوق بینالمللی بشر و استانداردهای زیست محیطی خاص در زنجیره تأمین خود نماید. این ابتکار شامل تعدادی از توصیههای مهم است که امید است به حقوق بشر و بررسی دقیق مسائل زیست محیطی کمک نماید.
DIBIchain[2]
به نظر میرسد روزی شناخت ابعاد مختلف چرخه عمر محصولات برای شرکتها اهمیت بیشتری پیدا میکند. از این رو دانستن اطلاعات کامل چرخه عمر محصولات نه تنها به تعیین ردپای اکولوژیکی و اجتماعی کمک میکند، بلکه به چرخه اقتصادی نیز کمک مینماید. بههرروی، درصورتیکه مواد خام و جزء هر محصول شناختهشده باشد، استفاده مجدد یا بازیافت محصولات بسیار آسان میشود. بنابراین فناوریهای جدید، مانند پروژه تحقیقاتی
DIBIchain، میتوانند به جمعآوری اطلاعات لازم در این زمینه کمک کند.
DIBIchain:
اطلاعات محصول در دفتر کل دیجیتال:
بازیافت و توسعه محصول پایدارتر نقطه شروعی برای شروع پروژه
DIBIchain بود. ازآنجاییکه به ندرت هر تولیدکننده میداند که کدام مواد و فرآیندها در محصولاتشان وجود دارد، تعیین میزان پایداری محصول و مراحل بازیافت مناسب، برایشان دشوار است.
DiBiChain این قابلیت را دارد تا 100 درصد از تمام دادههای زنجیره تأمین راجمع آوری، مرتب و پردازش نماید و برای تولید پایدارترین محصول ممکنه استفاده شود.
پروژه
DIBIchain که توسط وزارت آموزش و تحقیقات فدرال آلمان تأمین مالی میشود و تحت رهبری مهندسی
Capgemini در آلمان به همراه آزمایشگاه تحقیقات بلاکچین، ایرباس، استپ چین و آیپوینت اجرا میشود، درحالتوسعه یک برنامه بلاکچینی است که در آن تمام دادههای چرخه عمر محصول با هم جریان مییابد. پروژه
DIBIchain تلاش دارد تا فرآیندهای توسعه محصول منصفانه، ایمن و اقتصادی شود.
چرخه عمر محصول پیچیده و غیرمتمرکز است. بنابراین قضاوت در مورد پایداری یک محصول و مطابقت آن با استانداردهای زیست محیطی و اجتماعی اغلب دشوار است. هدف شرکای پروژه
DiBiChain توسعه یک سیستم بلاکچینی است که یک کپی دیجیتالی از چرخه عمر محصول ارائه میدهد. این امر امکان ردیابی شفاف یک محصول " از ابتدای تولید تا انتهای مصرف
[3]" و توزیع عادلانه هزینههای غیرمستقیم بین سهامداران را فراهم میکند.
هر شرکتکننده از زنجیره تأمین دادههای مربوط به ارزیابی چرخه عمر را بهصورت رمزگذاری شده در
DiBiChain وارد میکند که امکان ردیابی از مرحله استخراج مواد خام تا بازگشت آنها به چرخه بازیافت را فراهم میکند. بهطورکلی، استفاده از بلاکچین میتواند شفافیت بیشتری را در کل چرخه عمر یک محصول به ارمغان بیاورد که نه تنها امکان جمعآوری تمام اطلاعات مرتبط با پایداری را فراهم میکند، بلکه محتواهای غیر شفاف را نیز پوشش میدهد. بهاینترتیب، تولیدکنندگان میتوانند اطمینان حاصل کنند که استانداردهای اجتماعی و زیست محیطی در کل چرخه عمر محصول رعایت میشود و همچنین استفاده از خاکهای کمیاب یا سایر مواد خام حیاتی موردتوجه را شناسایی نمایند.
DIBIchain که در حال حاضر در دست توسعه است، بهعنوان یک راهحل ارتباطی مستقل، غیرقابل تغییر و قابلاعتماد برای کل زنجیره تأمین بهمنظور دریافت اطلاعات قابلاعتماد در مورد یکپارچگی محصول در نظر گرفتهشده است. بر اساس محصول نهایی، میتوان ارزیابی کرد که چه مقدار اطلاعات قبلاً ثبتشده است.
همچین یک معماری مدولار برای تضمین شفافیت در سراسر زنجیره تأمین و درعینحال پرداختن به حریم خصوصی دادهها و محافظت از مالکیت معنوی شرکتهای شرکتکننده طراحی شده است.
فناوری بلاکچین را میتوان به اشکال مختلف پیکربندی کرد. در پروژه
DiBiChain، پیکربندی بهگونهای انتخابشده است که در آن دادهها را میتوان بهصورت غیرمتمرکز، با لحاظ حقوق حاکمیتی ذخیره کرد. این بدان معناست که هر کاربر (یعنی سازنده و تأمین کننده) میتواند اطلاعات منتشر شده را کنترل کند. با کمک این معماری، اطلاعات ذخیره شده را میتوان با اطلاعات دیگر غنی کرد، سپس میتوان پرسوجو کرد و با سایر شرکت کنندگان در زنجیره تأمین به اشتراک گذاشت. با این حال، اشتراکگذاری فقط در صورت درخواست و پس از تائید طرفین اشتراکگذاری اتفاق میافتد، زیرا جریان دادهها رمزگذاری شده و شرکتکنندگان در زنجیره تأمین بهطور خودکار هویدا نمیشوند.
بلاکچین= مصرف انرژی بالا؟
هر فردی که در سالهای اخیر با فناوریهای دفتر کل توزیعشده درگیر بوده است، احتمالاً در مورد مصرف انرژی بلاکچین تعجب خواهد کرد. بههرحال، برجستهترین آن، بیت کوین، در درجه اول به دلیل اشتیاق بسیار زیاد آن برای مصرف انرژی، تیتر خبرها شد. با این حال، بلاکچین مورداستفاده در
DiBiChain مبتنی بر اتریوم است، یک فناوری بسیار کارآمد از نظر انرژی که ضمن اطمینان از محدودسازی تکراری بودن دادهها، تنها به مقدار کمی فضای ذخیرهسازی نیاز دارد که بنابراین مصرف انرژی آن بسیار پایین است.
بنابراین، وقتی صحبت از ردیابی زنجیره تأمین به میان میآید، انتظار میرود رویکرد مبتنی بر بلاکچین نسبت به فرآیندهای مبتنی بر کاغذ و کار فشردهای که در حال حاضر وجود دارد، پایدارتر باشد.
DiBiChain اساساً تمام تولید کنندگان را هدف قرار میدهد، البته به شرطی که آنها بخواهند زنجیره تأمین خود را پایدارتر و درعینحال حق مالکیت دادههای تأمینکنندگان خود را حفظ کنند. درعینحال،
DiBiChain همچنین میتواند محتوای عملکرد زنجیره تأمین را نقشهبرداری و تأیید کند و به دلیل معماری انعطافپذیر آن، میتوان آن را بهطور نامحدود گسترش داد.
جمعبندی:
ارزیابی چرخه عمر یا
LCA تمام اثرات زیست محیطی در طول تولید، استفاده و دفع یک محصول و همچنین فرآیندهای بالادستی و پاییندستی مرتبط با آن را اندازهگیری میکند. نظارت بر کل چرخه عمر یک محصول فرصتی به جهت شناسایی اثرات منفی ناشناخته قبلی بر محیط زیست در اختیار قرار میدهد. دانش بهدستآمده همچنین میتواند بینشهایی در مورد چگونگی توسعه طرحها و فرآیندهای جدید سازگار با محیط زیست و آبوهوا و برقراری ارتباط شفاف جهت پیادهسازیهای موفق ارائه دهد.
البته باید بیان نمود از آنجاییکه برنامههای بلاکچین باید کاربرپسندتر باشند. قبل از اینکه
DiBiChain بتواند در شرکتها مستقر شود، باید کارهای بیشتری درزمینه رابط کاربری و سفارشیسازی برای فرآیندهای خاص شرکتی انجام شود. رابط کاربری از روزهای اولیه بلاکچین خود یک مسئله بزرگ بوده است و برای چنین برنامههایی که توسط شرکتهای بزرگ و سنتی که تمایل به ریسک گریزی دارند، کاملاً حیاتی است. طبق گفته تیم تحقیقاتی این پروژه، مشارکت طرف شرکتی در این پروژه بر اساس علاقه و داوطلبانه بوده است. اما تا زمانی که
LCA الزامی نباشد، تعداد کمی از شرکتها احتمالاً به دنبال استفاده از فناوریهای مناسب هستند. البته تعدادی برنامه کاربردی دیگر به جز
DIBIchain با هدف مشابه وجود دارد. برای مثال، پلتفرم ابری
Sustainabill به شرکتها کمک میکند تا بررسیهای لازم را انجام دهند و شفافیت را در زنجیرههای تأمین فراهم کنند. در آینده،
Textile Trust میخواهد زنجیرههای تأمین در صنعت نساجی را بر روی یک پلتفرم قابلدسترس شفافتر نماید و
MineSpider برای ممنوع کردن مواد معدنی متعارض در زنجیرههای تأمین، به بلاکچین متکی است. بنابراین امید است در سالهای آینده، استانداردهای زیستمحیطی دقیقتر و قوانین زنجیره تأمین سختگیرانهتر، که بیشتر جنبههای زیستمحیطی را در نظر میگیرد، برای همه شرکتها اجباری شود.
گردآورنده: مهتاب صفری شاد
تهیه شده در گروه کشاورزی و منابع طبیعی دیجیتال پژوهشگاه فضای مجازی
[1] Lieferkettensorgfaltspflichtengesetz
[2] Digital image of circulation systems using blockchain