وبگاه وایس، اخیرا طی گزارشی خبری به مسئله تلاش دولت جمهوریخواه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در راستای نقض حریم شخصی شهروندان این کشور پرداخته است.
وبگاه وایس
[1] اخیرا طی گزارشی خبری به مسئله تلاش دولت جمهوریخواه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در راستای نقض حریم شخصی شهروندان این کشور پرداخته است. متن این گزارش به شرح زیر است:
«چند ماه پیش، پخش خبرِ لغو بودجه
ی تکنولوژی آزاد
[2] از سوی دولت آمریکا، باعث شوکه شدن بسیاری شد. این طرحِ بودجه، عمده تأمین کنندهی ابزار منبع باز
[3] نظیر سیگنال
[4]، تور
[5]، و تیلز
[6] بود که به کاربران اینترنت اجازهی دور زدن، سانسور و حفاظت از خود در مقابل جاسوسی آنلاین را میداد
.
تمامی اعضای این تیمِ بودجهرسان به سرعت توسط مایکل پک
[7] که از دوستان استیو بانون
[8] و مدیر عامل جدید سازمان رسانههای جهانی آمریکا
[9] و مورد تأیید ترامپ است، اخراج شدهاند. این اخراج کردنها تنها بخش کوچکی از یک تغییر ساختار بزرگتر در سازمانهایی است که زیر نظر سازمان رسانههای جهانی آمریکا هستند و شامل شبکههای رسانهای حکومتی، صدای آمریکا و رادیو آزادی اروپا
[10] میشوند. به عنوان کسی که شکوفایی این طرح - یعنی بودجه تکنولوژی آزاد را که عضوی از مجمع مشورتی
[11] است- در هشت سال اخیر دیده است، این امر به عنوان حملهای علیه سازمانی تلقی میشود که بهوجودآورندهی برخی از مهمترین ابزار حفظ حریم شخصی و فیلترشکنی بوده است
.
در سال 2008 وقتی صحبتهایی پیرامون سانسور آغاز شد، پدیدهای بود که به خوبی در آمریکا شناخته نمیشد؛ ولی در بعضی نقاط دیگر جهان مانند چین، تونس، سوریه، ویتنام، ایران و تایلند، اینترنت با محدودیتهای بسیار، هنجار محسوب میشد. در آن زمان دور زدن مسدودیتهای شبکهای سهل الوصول نبود؛ پروکسیهای ابتداییِ شبکه غالباً مجانی بودند، ولی ضعیف کار میکردند؛ در حالی که ویپیانهای
[12] پولی باید فقط از طریق کارت اعتباری پرداخت میشدند که برای بسیاری از کاربران شبکه در سطح جهان دستنیافتنی بود
.
در ژانویه 2010 هیلاری کلینتون طی سخنرانیاش در واشنگتن، آزادی اینترنت را به عنوان جزو اصلی سیاستمداری قرن 21 معرفی کرد. وی با قدردانی از شبکههای اطلاعاتی به عنوان «سیستم عصبی جدید سیارهی ما» نیاز برای هماهنگسازی پیشرفت تکنولوژی با اصول وضعشده را مطرح کرد و راهبردی برای جنگ با سانسور آنلاین، اتصال افراد بیشتری به شبکههای اطلاعات جهانی، و پیدا کردن راه حلهایی دیپلماتیک برای تقویت امنیت سایبری ایراد کرد. این راهبرد با تخصیص بودجه همراه بود
.
این اتفاق، چشم انداز اینترنت را با حمایت از این تکنولوژی که به کاربران اجازه میدهد فایروالها را دور بزنند و از خود در برابر نظارت فراگیر حکومت محافظت کنند، تغییر داد. این پدیده به سازمانها در کشورهای بیشماری که اختصاص بودجه به این بخش را ندارند و به مؤسسات اصلی که حمایت لازم را برای امن نگه داشتن کاربران اینترنت از آسیب و دسترسی آنها به اطلاعات مهم فراهم نمیکنند، کمک کرده است. به نظر میرسید که برنامه کاری وزارت امور خارجه به طور خاص روی کشورهایی تمرکز داشت که آمریکا در آنها به دنبال تغییر رژیم بود؛ کشورهایی همانند ایران، سوریه و چین
.
در اولین روزها دریافت بودجه، دعوتنامه برای رویدادهای وزارت امور خارجه و حتی تعیین جایزه برای ابزاری تست
نشده مانند روغن مار - که با فریبکاری ادعا میشد همه دردهای بدن را شفا میبخشد- یک امر غیرعادی تلقی نمیشد. در سال 2012 طرحِ بودجه تکنولوژی آزاد آغاز شد که به دنبال تغییر ساختار تعلق بودجه به طرح اینترنت آزاد بود و این کار را با اِعمال مقیاسهایی انجام داد که مؤید منبع باز بودن تکنولوژیهایی هستند که بودجه به آن تعلق گرفته است. این طرحِ بودجه بعد از شناسایی معیارهای غلط در انجمن جهانی آزادی اینترنت، مجمع مشورتی حاذقی را بر این مسند گمارد تا درخواستهای تعلق بودجه را بررسی کنند
.
حقیقت در اصل این است که افراد مسئولِ این ابزار برای سالهای متمادی قبول نکردند که کدشان را در دسترس عموم قرار دهند و صحت ادعاهایشان مبتنی بر امنیت تأیید شود. حال، مسئله بر سرِ تکنولوژی منبع باز و بسته است. تکنولوژی منبع باز در فضای آزاد اینترنت ضروری است؛ چرا که به هر شخص اجازه میدهد تا کد را بررسی کند و بفهمد که یک برنامهی از قبل آماده چگونه کار میکند یا این که آیا کد دارای باگ
[13] یا درپشتی
[14] هست که اگر شخص دچار مشکلی شد، ایراد به توسعهدهنده
[15] گزارش شود تا به او در ارتقای کدش کمک شود؟
برای انجمن جهانی طرحِ بودجه، این، موضوعِ اعتماد و امنیت است. در برخورد با توسعهدهندگان، محققین و فعالها میتوان دریافت که بسیاری از آنها از آزار و اذیت توسط دولت یعنی زیرنظر گرفتنِ هدفمند و سانسور فراگیر حرف میزنند. آنها به تکنولوژی منبع باز اعتماد کردهاند؛ چون که تابهحال استفاده از آن، نقطه ضعف دیگری را در زندگیشان عیان نکرده است، نقطه ضعفهایی که ابزار منبع بسته و تستنشده میتوانستند هویدا کنند
.
مزیت استفاده از کدهای منبع باز ابتدا این است که میتوان بودجه تعلق گرفته به آنها را برای اهداف جدید در راستای اهداف قبلی توسعه داد و دیگر نفع آن، پایداری است؛ به این معنی که با ادامهی یک پروژه و مشخص بودن کدهای آن، گروهی دیگر میتوانند کد مذکور را استفاده کرده و کار را ادامه دهند
.
مثالی از معایب کدهای منبع بسته را در چین میتوان دید. با این که مدل سانسور در چین یکی از قویترینها است، ابزار دور زدنِ سانسور نظیر اولترا سرف
[16] و فریگیت
[17]، علیرغم محدودیت و پاک شدنشان از اکثر فروشگاههای اپلیکیشن، مانند اپلاستور وجود دارند؛ ولی به خاطر منبع بسته بودنشان، نمیتوان با اطمینان گفت که آیا کابران چینی امن هستند یا خیر. این موارد باعث ایجاد رقابت در عرصهی کدهای منبع باز میشوند
.
تهدیدهای دیجیتال که هرشخصی با آنها روبهروست، محدود به یک کشور نیستند. جامعهی متمدن جهانی باید با هم کار کنند تا بر مخالفین مجهزِ دیجیتال چیره شوند و باید به تکنولوژی که با مکالمات حساس و هویتهایشان در ارتباط است، اعتماد کنند. این اعتماد فقط میتواند از طریق کدهای منبع باز حاصل شود
.
در پایان باید ذکر کرد که نمیتوان گفت با ادامهی حکمرانی استبدادی مایکل پک دقیقاً چه چیزهایی از بین میرود، ولی یک چیز قطعی است: برنامهی کاریِ آزادی اینترنت شباهت خیلی بیشتری به دستورکارِ ترامپ پیدا خواهد کرد: خطرناک و ناکارآمد!»
مترجم: پدرام اسماعیلی (دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف)
تهیه شده در گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی
[2] Open technology fund (OTF)
[9] United states agency for global media (USAGM)