• راهبرد پژوهی/ کاوشی در باید و نبایدِ دخالتِ دولت‌ها در فضای سایبر

      فیلترینگِ TikTok و WeChat در آمریکا. چرا؟

      راهبرد پژوهی/ کاوشی در باید و نبایدِ دخالتِ دولت‌ها در فضای سایبر

      راهبرد پژوهی/ کاوشی در باید و نبایدِ دخالتِ دولت‌ها در فضای سایبر

      دو متخصص، یکی چینی و دیگری، آمریکایی، در مورد ممنوعیت تیک‌تاک و وی‌چت طی اظهار نظرهایی به مناظره نشسته‌اند. این گفتگوی پرمخاطب و حیاتی، منعکس کننده واقعیاتی بسیار برجسته‌تر از وقایع امروز است. اتفاقاتی که می‌تواند اینترنت جهانی را تا مرز فروپاشی پیش برد.

      .محتوای منتشر شده در این نوشتار، لزوما بازتاب دهنده دیدگاه مرکز ملی فضای مجازی نیست.

      بنیاد کارنگی

      جان‌ بیت‌من[1] - لیو جین­گوآ[2]


      هر دولتی - خواه خودکامه، دموکراتیک یا چیزی بین آن­ها می­‌خواهد از اینترنت و گردشِ اطلاعات به نفع خود استفاده کند. دولت­‌ها حتی در کشورهای لیبرال مانند ایالات متحده تلاش کرده­‌اند گفتمان آنلاین را هدایت کنند و افکار عمومی را به سمت برخی از رسانه­‌های اینترنتی و دور از برخی دیگر سوق دهند. در کشورهای کنترل­‌گراتر هم، دستکاری در استفاده از اینترنت یکی از جنبه­‌های مهم سیاست داخلی­ است. نظام ارزشی حاکم بر هر کشور بطور خاص نظامی از قوانین و محدودیت­‌ها را خلق می­‌کند که برای هر سوژه متفاوت است، لذا عجیب نیست که خطوطِ قرمزِ کشورهای لیبرال­دموکراتیک با خطوطِ قرمزِ کشورهای اسلامی متفاوت باشد. تاکتیک­‌هایی که دولت­‌ها برای استفاده ​​از اینترنت در کشورهای خود استفاده می­‌کنند ، تا حد زیادی به همان اولویت­‌ها و نظاماتِ ارزشی بستگی دارد. بدیهی­ است که توانِ دولت­‌ها هم در مخفی نگه داشتنِ دستِ نامرئیِ سایبر با یکدیگر متفاوت است و مثلا خودِ شما تصور می­‌کنید در کشوری مثلِ ایالات­ متحده گردشِ آزاد و کامل روندهای خبری و اطلاعاتی جریان دارد! در این گفتگو با دو متخصص ، یکی چینی و دیگری آمریکایی، فیلترینگِ تیک تاک[3] و وی‌چت[4] ارزیابی شده. قیاسِ جالبِ آراءِ دو اندیشمند، گوشه‌های مختلفِ نظریِ دنیای فناوری را نشان داده، به ما در پاسخ به سوالِ "آیا دولت­‌ها حق دارند دنیای اینترنت را دستکاری کنند؟" کمک می­‌کند.‌ دنیایی که می‌تواند با تنازعاتِ سایبری متلاشی شود و اثراتِ مخربش دنیای حقیقی را هم متاثر کند.

      لیو جینگ­هوآ محقق مدعوِ پروژه "سیاست سایبری بنیادِ کارنگی" است. تحقیقات وی در درجه اول بر امنیت سایبری و روابط دفاعیِ چین-ایالات متحده متمرکز است. جان بیت­من هم یکی از همکاران پروژه "سیاست سایبری و فناوری در امورِ بین الملل" در بنیاد کارنگی­ است.

      -تاثیرات تصمیم اخیر رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ در برابر برنامه‌های اجتماعی چینی چیست؟ آیا آیا این تصمیمات عواقبی نخواهند داشت؟

      جان بیت‌من: واضح است که این تصمیمات خیلی مهم هستند ، اما نمی‌توان آن­‌ها را قبل از اینکه اعمال شوند، بطور دقیقی ارزیابی کرد. دولت ترامپ تا امروز اقدامات گسترده‌ای را علیه فناوری‌ها و شرکت‌های چینی انجام داده است ، تا اجرای قانونی که به آن‌ها حق فعالیت آزاد می‌دهد را به تاخیر بیندازد که بتواند برای شرکت‌های آمریکایی زمان بخرد. زمان بخرد، تا شاید به اقبالِ عمومیِ رسانه‌های چینی رسیدند!
      این تاکتیک برای ایجادِ اهرم فشار نسبت به چین (و یافتنِ دستِ بالا نسبت به شرکت‌های آمریکایی) و همچنین دستیابی به مزایای سیاسی طراحی شده است. عدم وجود استراتژیِ مشخص در دولت ترامپ باعث می‌شود تصمیماتِ نهاییِ قانون در این مورد بتواند گسترده [یعنی تجویز و صدورِ اجازه‌‌ی فعالیتِ کامل] و یا محدود [بمعنیِ فعالیتِ مشروط] باشند. بدیهی‌ست که در این میان بسیاری از سهامدارانِ دنیا هم تلاش می‌کنند آن تصمیمات در راستای منافع شخصیِ خودشان، گسترده یا محدود باشد.
      القِصه، اگر این ممنوعیت‌ها دندان داشتند، قطعا قوی‌ترین حرکت دولت ترامپ در راستای استقلال و فاصله گرفتنِ تکنولوژیکال از چین می‌بودند. تیک‌تاک و وی‌چت، تفاوت خاصی با سایر برنامه‌های چینی ندارند: آنها در یک کلام از برنامه­های آمریکایی محبوب‌تر هستند! و فیلتر کردن آن­ها نشان می‌دهد دولت ترامپ ابداً برنامه‌های چینی را در ایالات متحده تحمل نمی‌کند. البته مسئله فراتر از این دو برنامه است، در واقع مقامات اجراییِ امریکا مشکل را "گسترش اَپلیکیشن‌های چینی در ایالات متحده" تعریف می‌کنند و این بدبینی و‌ محدودیت، صرفا محدود به تیک تاک و وی‌چت نیست.
      حضور چین در بازار اپلیکیشن‌های ایالات‌متحده در کل محدود است ، و منطق این اقدامات می‌تواند فراتر از ویژگی‌های خودِ آن برنامه‌ها باشد: اطلاعات شخصی آمریکایی‌ها می‌تواند از راه‌های مختلفی بدستِ شرکت‌های چینی (و از آن طریق بدستِ دولت چین) بیفتد: مثل اطلاعات خصوصیِ مالی و بانکیِ آمریکایی‌ها ، چیستی و چگونگیِ معاملات مالی‌شان ، سفرهای بین‌المللیِ آن‌ها و شناخته شدنِ واسطه‌های بین‌المللیِ اقتصاد آمریکایی؛ اما نهایتاً سیاستِ «تحملِ ریسک: صفر[5]» ، آنطور که وزیر امور خارجه مایک پمپئو می‌پسندد، باعث یک شکاف شدید اقتصادی و‌ تکنولوژیک بین دو کشور خواهد شد.

      لیو جین­گوا: اقدامات اخیر دولت ترامپ علیه تیک تاک و وی‌چت، که در ادامه‌ی اقداماتش علیه هوآوی[6] و سایر شرکت‌های تکنولوژیکِ چینی بود، نتایجی خواهد داشت با سقفی بسیار فراتر از نگرانی‌های ادعا شده‌ی "امنیت ملیِ آمریکا". در ابتدا و‌ در کوتاه مدت ، چین قطعاً از جنگِ تکنولوژیک با ایالات‌متحده رنج خواهد برد؛ چرا که شرکت‌های این کشور بازارهای خارجی و مهمتر از آن ، عنصرِ اصلی تحقیقاتِ میدانی و توسعه‌ی فناوری را از دست می‌دهند. با این وجود ، تصمیمات دولت ترامپ همچنین به شرکت‌های آمریکایی هم به طرز قابل توجهی آسیب خواهد رساند. به عنوان مثال ، در یک نظرسنجی از کاربرانِ چینیِ تلفن همراه [بعنوان یکی از بزرگترین گروه­های مشتریِ تلفن‌های آمریکایی] پرسیده شد که «آیا گوشیِ آمریکایی بدون وی‌چت را انتخاب می‌کنند یا سراغِ برندهای دیگری که امکانِ استفاده از وی‌چت را فراهم می‌کند می‌روند؟» آنها «با اختلافِ ۲۰ به یک» به نگهداریِ وی‌چت و یافتن تلفنی دیگر رأی دادند.
      از همه مهمتر ، این ممنوعیت‌ها چین را به تولیدِ یک بسترِ تکنولوژیک (یا ICT) ِ شخصیِ خود تشویق می‌کند و باعث می‌شود چین شرکت‌های خود را به تمرکز در بازار داخلی ترغیب کند، که این اتفاق یعنی هم یک رقیبِ جدید برای فناوریِ آمریکایی بوجود خواهد آمد و هم بازار چین را بیش از پیش از دستِ آمریکا خارج می‌کند. نتیجتاً چین انگیزه خواهد گرفت تا به خودکفایی برسد و به تولیدات خارجی اعتماد کمتری داشته باشد. بله! این کشور احتمالاً از جامعه بین‌المللی کمی منزوی خواهد شد ، که از قضا چیزی است که چین قبلاً بابتِ آن مورد نقد واقع شده و‌ نقدهای جدیدتر فشارِ جدیدی به قبلی‌ها اضافه نخواهند کرد!

      -کشورها در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات چه‌ نگرانی‌هایی باید داشته باشند؟

      جان بیت‌من: دیجیتالی شدنِ تقریباً تمامِ فعالیت‌های انسانی بدان معنی‌ست که کشورها باید تقریباً در همه‌ی جنبه‌های امنیت‌ملی‌شان تجدید نظر کنند. اما کشورها نگرش‌های بسیار متفاوتی در مورد تهدیدها و فرصت‌های خاص دیجیتالی دارند و از استراتژی‌های بسیار متفاوتی هم برای تأمین منافع خود استفاده می‌کنند؛ این تفاوت‌ها ریشه در در زبانِ آن کشورها دارد. لیبرال‌دموکراسی‌ها با نگاهِ سنتی‌شان بر امنیت سایبری[7] یا محافظت از شبکه‌های رایانه­ای در برابر هک متمرکز بوده‌اند. نگرانی اصلی آنها یکپارچگی و "باکرگیِ زیرساخت شبکه‌" [آنطور که خودشان می­گویند!] بوده است ، نه آن ایده‌هایی که شبکه بر آن اساس‌ بنا می‌شود یا آن‌ روابط انسانی که این شبکه‌ها ایجاد می‌کنند. این اولویت به معنای مبارزه با سه مشکل اساسی است: تهدیدِ محرمانگیِ داده‌ها (مانند سرقت اطلاعات محرمانه و طبقه‌بندی‌شده) ، تهدیدِ یکپارچگی داده‌ها (مانند دستکاری سوابق مالی) و تهدیدِ در دسترس قرار گرفتنِ داده‌ها (مانند اختلالات احتمالی در زیرساخت‌های حیاتی مثلِ حمله‌ی سایبری به شبکه‌ی برق بطوری­که که باعث شود این شبکه از دسترس خارج شود).
      رژیم‌های توتالیتر[8] اما اصطلاحی از لحاظِ معنا گسترده‌تر را ترجیح می‌دهند: امنیت اطلاعات. این اصطلاح نه تنها تهدیدات هکری را شامل می‌شود بلکه گسترش آزادِ اطلاعات و اخبار را هم در بر می­گیرد. اطلاعات و اخباری که ممکن است نظم‌ِ سیاسی و اجتماعیِ مورد پسند نظام توتالیتر را بر هم بزند. این نکته به معنیِ آن است که دولت‌ها باید نقش بسیار گسترده‌تری در نظارت و کنترل ارتباطات آنلاین داشته باشند.
      برخورد این دو نظامِ ارزشی مانع بزرگِ دیپلماسی سایبری جهانی و دو جانبه شده است.
      البته با تکامل فناوری و سیاست و تجاربِ سختِ دولت­ها، استانداردهای این تعاریف و روش­های سنتی هم تغییر می‌کنند؛ مثلا جوامع دموکراتیک امروزه به دنبال بروز تهدیدات جدیدی مثل "داعش" و دخالتِ روسیه در انتخابات آمریکا بیشتر به فکر کنترل جریان اطلاعات آنلاین بوده‌اند. در همین حال ، اکثر کشورهای جهان اینترنت را به چشمِ یک چارچوب گسترده‌‌تر می‌نگرند: یعنی به عنوان یکی از میادینِ اصلیِ رقابت‌های اقتصادی-ژئوپلیتیکی ، و جایی که قدرت و نظم نوین جهانی در معارضه و کشمکش است. بله! این دو تغییر به توضیح اقدامات ایالات متحده علیه تیک تاک و وی‌چت کمک می‌کند.

      لیو جین‌گوآ: امنیت سایبری موضوعی بسیار حیاتی و پیچیده است که تقریباً با همه‌ی جنبه‌های سیاست‌گذاریِ ملی آمیخته است. لذا جای تعجب نیست اگر برخی از دولت‌ها همه‌ی مسائل سایبری را از دریچه‌ی امنیت‌ملی نگاه می‌کنند؛ با این حال ، نگاهِ امنیتی‌ به مسئله‌ی امنیتِ سایبری [9]بیش از آنکه بنفع یک کشور باشد، برای منافع‌ ملیِ آن مضر است، چرا که در حقیقت ، صرفاً بعضی از مسائلِ فضای مجازیِ مربوط به قناوری اطلاعات و ارتباطات[10] برای امنیت ملی «واقعا» خیلی مهم‌اند:
      اولین مسئله‌ی مهم امنیتِ سایبری، امنیت زیرساخت‌هایی از کشور است که برای فعالیت به فناوری ازتباطات و اطلاعات متکی هستند. اکثر کشورها در این نظر مشترک‌اند که از چنین زیرساخت‌های حیاتی باید محافظت شود ، همانطور که در گزارش مهم سال ۲۰۱۵ «گروه متخصصانِ دولت» سازمان ملل‌ِ متحد بیان شده است. امنیت این زیرساخت‌ها را می‌توان با سه معیار ارزیابی کرد: قابل اعتماد بودن سیستم‌های شبکه و کارکردِ صحیحِ مولفه‌های اصلی آنها ، توانایی کشور در شناسایی و برخورد با خطرات امنیتیِ زیرساخت‌های حیاتیِ خود ، و انعطاف‌پذیری زیرساخت‌های حیاتی در مواجهه با این تهدیدات (به عنوان مثال ، توانِ ریکاوریِ آن ساختار پس از حمله‌ی خرابکارانه‌ی هکری).

      مسئله دوم امنیت سایبری، محرمانه بودن، صحیح بودن، و دسترس نبودنِ داده‌هایی است که حاوی اطلاعات محرمانه و‌ طبقه‌بندی شده برای امنیت ملی است. حاصل شدنِ این سه‌گانه «که‌ به سه‌گانه‌ی سیا مشهور است» تضمین می‌کند که کشورها بتوانند به طور قابل اعتماد از اطلاعات مهم امنیت ملی خود محافظت کنند ، آنها را در صورت لزوم برای کاربران قانونی در دسترس قرار دهند و اطمینان حاصل کنند که سایر بازیگران غیر مجاز به آنها دسترسی نداشته باشند.
      سومین مسئله مهمِ امنیت سایبری توانایی یک کشور در مقابله با تروریسم سایبری ، جلوگیری از گسترش سلاح‌های سایبری ، مدیریت بحران‌های سایبری و دستیابی و حفظِ برتری در فضای مجازی‌ست.

      چگونه کشورها می توانند خطراتِ شبکه‌ایُ فرامرزی را کنترل کنند؟

      جان بیت‌من: مبارزه با تهدیدات سایبری و اطلاعاتی به طور مشخصی دشوارتر است. در مقایسه با دنیای فیزیکی ، اینترنت با تعداد بیشتری از بازیگران، در زمین‌های‌ جنگِ بزرگتر و بیشتر ، حمله‌هایی سریع‌تر را در حجم‌های بالاتر امکان‌پذیر می‌کند.
      برای پاسخگویی به این تهدیدها دو روش کلی وجود دارد:
      از طریق مقابله‌ی فعال و‌ برخوردِ پیش‌دستانه با تهدیدها و تقویت سیستم دفاعیِ خودی در برابرِ آن‌ها.
      اولین دسته یعنی مقابله‌ی فعال شامل دیپلماسی ، بازدارندگی و اخلال است. دیپلماسی در دنیا منجر به توافق‌نامه‌های بین‌المللی متعددی برای مهار فعالیت‌های سایبری شده است ، اما چون آن‌ها هنوز مبهم و کم‌اهمیت هستند، این امر، عاملِ بعدی یعنی بازدارندگی را مهم‌تر می‌کند.
      این واقعیت که قدرت‌های بزرگ تابحال ویران‌کننده‌ترین حملات سایبری و اطلاعاتی را که قادر به انجام آن هستند انجام نداده‌اند ، نشان می‌دهد که باید از تهدیدات و برخوردهای جدی جلوگیری شود. با این وجود خصومت در سطوح پایین‌تر ، مانند نقض داده‌های روزمره و کمین‌های اطلاعاتی ، همچنان رخ می‌دهند. چنین تهدیدهایی اگر برطرف هم نشوند، می‌شود با قانون‌گذاری و اجرای آن قوانین، تحریم‌های هدفمند و حملات متقابل سایبری مختل‌شان کرد.
      دسته دوم اقدامات دفاعی شامل بهداشت سایبری داخلی‌ست. یعنی عادات و روش‌هایی که بکار می‌بریم و از داده‌های آنلاین محافظت کرده و خطر را کاهش می‌دهد. تنظیم ، آموزش و اشتراک اطلاعات از ابزارهای اصلیِ بهداشت سایبری‌ِ داخلی‌ست. با این وجود ، اینترنت بیش از حد بزرگ ، غیر متمرکز و آسیب‌پذیرتر از آن است که از امنیت کامل برخوردار شود. بنابراین کشورها باید برای انعطاف‌پذیریِ سایبری تلاش کنند؛ این تلاش شامل اقدامات تاکتیکی مانند پشتیبان‌گیری از سیستم‌ها و اطلاعاتِ رایانه‌ای و تلاش‌های نهادی مانند ارتقای منابع اصلیِ اطلاعاتی است.
      محدودیت‌های هر دوی این رویکردها (مقابله‌ی فعال و‌ بهداشت سایبری) باعث ایجاد علاقه‌ی مجدد برای شکل‌گیری کنترلِ اینترنت و سایر خدمات دیجیتالی شده است. ایالات متحده و چین هر دو به دنبال کنترل بیشتر زنجیره‌های تأمین فناوری و نفوذ بیشتر بر استانداردهای بین‌المللی هستند. هر یک از آنها با قالب‌گیری سیستم‌های دیجیتال در سطوح اولیه فیزیکی و فنی ، امیدوارند که قدرت سایبریِ پایدار نسبت به کشورهای رقیب کسب کنند و تهدیداتِ آن‌ها را از بین ببرند.

      لیو جینگ­هوآ: از آنجا که هیچ مرز فیزیکی در فضای مجازی وجود ندارد ، کشورها باید ترکیبی از اقدامات داخلی و تلاش‌های مشترک بین.المللی را برای مقابله با تهدیدات سایبری به کار گیرند. در سطح داخلی ، کشورها باید سیاست‌های فعلی خود را در زمینه امنیتی‌سازیِ تمام نگرانی‌های سایبری معکوس کنند؛ یعنی دولت‌ها می‌توانند گام‌هایی را برای شناسایی مراکز و‌ منافعِ اصلی امنیت‌ملی که در معرض حملات سایبری هستند ، بردارند، و در مناطق دیگر ، که تهدیدات ناشی از استفاده از شبکه برای امنیت ملی مهم نیست ، به جای تلاش برای از بین بردن و کنترلِ آن‌ها، شناسایی و پیشگیری از بدافزار و همچنین بهبود مقاومت شبکه‌ها بسیار عملی‌تر و مقرون به صرفه‌تر بتظر می­رسد. اساساً حملات سایبری انجام می‌شوند ، زیرا هیچ فضای کامل‌ و مرزبندی‌شده‌ای وجود ندارد که بتوان تمام فعالیت‌های مخرب سایبری در آن را ریشه کن کرد.
      در سطح جهانی ، برای جامعه بین‌الملل به اشتراک گذاشتن اطلاعات برای افزایش آگاهی و تبادل بهترین روش‌ها برای بهبودِ توانایی‌های کلی دفاعیِ دولت‌ها ، ضروری است. همچنین لازم است تلاش‌های بین­المللی در راستای ایجاد هنجارهایی برای کاهش سوءظن بین کشورها و جلوگیری از تشدید غیرضروری بحران‌ها در فضای مجازی ادامه یابد.
      با وجود شیوع فزاینده رقابت قدرت‌های بزرگ ، هنوز هم ایجادِ اعتمادِ متقابل برای کشورها امکان‌پذیر است. هیچ کشوری از متحمل شدن یک حمله سایبری گسترده ، که تأثیرات آن همیشه از اهداف مورد نظرٕ خود خارج می‌شود ، سود نمی‌برد. در برخی موارد ، حتی خود مهاجمان هم ممکن است از اعمال خود اثرات نامطلوبی را متحمل شوند.

      -پیامدهای اختلافاتِ سایبریِ رو به گسترش بین ایالات متحده و چین چیست؟

      لیو جینگ­هوآ: به طور کلی اختلافات بر سر هوآوی و اکنون تیک تاک و وی‌چت تحت تأثیر وخیم شدن روابط دو جانبه ایالات متحده و چین قرار گرفته‌اند ، اما متقابلاً بر آن‌ها نیز تأثیر گذاشته‌اند.
      اکثر کارشناسان چینی اکنون معتقدند که سیاست‌های ایالات متحده در قبال چین طراحی شده‌اند تا «ظهورِ پکنِ ابرقدرت» را سرکوب کنند. آنها فکر می‌کنند که غرب هرگز از ورودِ یک چین غیرِ دموکراتیکِ از لحاظ نظامِ سیاسی متفاوت، به نظام بین‌الملل استقبال نخواهد کرد. سقوط آزادی که در روابط دو جانبه شاهدِ آن هستیم نه‌تنها باعث فرسایشِ جدیِ اعتماد متقابل می‌شود، بلکه عقب‌گردی بزرگ در روابط متقابلِ اقتصادی و سیاسی نیز هست. البته روابط ایالات‌متحده و چین هرگز کاملاً دوجانبه نبوده! تنش‌های موجود در فضای سایبر اکنون در حال گسترش است و سایر مناطق جهان را در مقیاسی بی‌سابقه تحت تأثیر قرار می‌دهد. فارغ از نابود شدنِ امکان همکاری برای مقابله با خطرات امنیت سایبری که هر دو با آن روبرو هستند، سیاست‌های دولت ترامپ برای ایجاد "یک شبکه‌ی پاکِ بدون چین" اینترنت را شقه‌شقه می‌کند. این تکه‌تکه شدن و ناامن‌تر شدنِ فضای شبکه با ادامه‌یافتنِ تصمیمات اتخاذ شده‌ی دولت ترامپ که به دلیل نگرانی‌های سیاسی و نه ملاحظات فنی‌ست، گسترش خواهد یافت.

      جان بیت‌من: تیک تاک و وی‌چت صرفاً آخرین فصل‌های یک داستان پیچیده و بزرگ هستند. از زمان دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده ، واشنگتن به طور فزاینده‌ای نگران چین و به طور خاص فن‌آوری چین است، اما دولت ترامپ تلاش‌های ایالات متحده را برای کاهش وابستگی ایالات‌متحده به فناوری چینی ، محدود کردن دسترسی چین به منابع فناوری ایالات‌متحده و خنثی کردن بلندپروازی‌های تکنولوژیکِ جهانیِ چین ، به طرز چشمگیری تشدید و گسترش داده است.
      اما این "طلاقِ تکنولوژیک" (همانطور که برخی آن را می نامند!) تنها نتیجه سیاست‌های دولت ایالات‌متحده نیست. پکن مدت‌هاست دسترسی و فعالیت شرکت‌های تکنولوژیک ایالات متحده در چین را محدود کرده است. دیوارِ عظیمِ آتشین[11] چین یک بنای تاریخیِ مجازی برای حاکمیت دیجیتال است که هدفش بوضوح ارتقاءِ خودکفایی در فناوری است.
      همزمان که هر دو دولت برای تأمین آینده‌ی فناوری خود اقدام می‌کنند ، شرکت‌های خصوصی در تلاشند تا از قوانین جدید یک قدم جلوتر باشند؛ این وضعیت باعث سردیِ بیشترٕ مشارکت و تسریعِ همان طلاقِ تکنولوژیک شده.

      امروز دیگر این سوال مطرح نیست که آیا ایالات‌متحده و چین از لحاظ تکنولوژیک از هم جدا می‌شوند یا خیر ، بلکه سوالِ اصلی این است که آن‌ها تا کجا پیش خواهند رفت؟ و جدا‌سازی‌شان به چه شکل است؟ امروز ایالات متحده فاقد چشم‌انداز یا استراتژی روشنی‌ست. مهمترین اقدامات آن - مانند اقدامات علیه تیک تاک، وی‌چت و هوآوی - موقت و‌ تبلیغاتی بوده، در حالی‌که این برخورد فقط می‌تواند در مدت طولانی اثرگذار باشد. در چند سال آینده ، واشنگتن نیاز به استراتژی و تعریف دقیق خطرات مربوط به انعطاف‌پذیر بودن یا نبودن در برابرِ تکنولوژی‌هاست. همچنین باید زمینه جلب توجه شرکای بین‌المللی را فراهم کند و کارهای بیشتری برای انرژی بخشیدن و جهشِ نوآوری‌های فناوریِ آمریکایی انجام دهد.
      این‌ها، چالش‌های طولانی مدتی‌ست که نیاز به بحث‌های جدی در سطح ملی دارد.

      نگارنده: محمدجواد خوشنام (دبیر سابق انجمن علمی علوم­ سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی)
      تهیه شده در روابط عمومی پژوهشگاه فضای مجازی


      منبع



      [1] Jon Bateman
      [2] Lyu Jinghua
      [3] TikTok
      [4] WeChat
      [5] - Zero Risk Tolerance
      [6] Huawei
      [7]- Cyber Security
      [8] در تعریف ساده یعنی جکومت­هایی حکومت تقریباً تمام جنبه‌های زندگی عمومی و خصوصی افراد را کنترل می‌کند
      [9]: Securitization Of All Cyber security Concerns
      [10] ICT
      [11] اصطلاحِ Great Firewall برگرفته از نامِ دیوار چین است که در زبان انگلیسی Great Wall نام دارد
      نظر کاربران
      نام:
      پست الکترونیک:
      شرح نظر:
      کد امنیتی:
       
آدرس: تهران، سعادت آباد، خیابان علامه شمالی، کوچه هجدهم غربی، پلاک 17
کد پستی: 1997987629
تلفن: 22073031
پست الکترونیک: info@csri.ac.ir