با شیوع ویروس کرونا و انتشار آن در اقصی نقاط جهان، جامعه بشری یکی از بزرگترین دورههای انزوا و فاصلهگذاری اجتماعی را تجربه میکند. شهروندان در راستای به حداقل رساندن مراجعه و ملاقات حضوری با دوستان، همکاران و خانواده خود، بیش از هر زمان دیگری به رسانههای اجتماعی روی آوردهاند. رسانههای اجتماعی در شرایط فعلی، از معدود راههای ارتباطی ایمن هستند.
این رسانهها با ایجاد فواصل ایمن جسمی، امکان ارتباط آنلاین و مجازی را برای کاربران فراهم میکنند. به طور کلی میتوان سه زمینه کلی را برای مطالعه آسیبهای احتمالی سازوکار این بستر ارتباطی نوظهور در عصر کرونا مورد اشاره قرار داد.
گرداب زمان
به جرئت میتوان شبکههای اجتماعی نوین با طیف گسترده دادههای موجود را به گردابی بزرگ و فریبنده تشبیه کرد. از همین روی کاربران عموما پس از ورود به این ابزار ارتباطی، صرف زمانی بیش از حد انتظار را تجربه میکنند. به عبارت دیگر، فرد با هدفی خاص فیسبوک، توییتر یا اینستاگرام را باز میکند و پس از مدتی در مییابد که زمان بسیار زیادی را به گشت و گذار در این پلتفرمها اختصاص داده است.
شرکتهای بزرگ فناوری با بهروزترین متدهای ممکن، تمام توان خود را معطوف شکار زمان کاربران خود کردهاند و افراد نیز با کمال میل زمان خود را به تماشای ویدیوهای پیشنهادی یوتیوب و بخش اکسپلور
[1] اینستاگرام میگذرانند و این امر را با استناد به جریان داشتن سونامی اطلاعات در فضای مجازی، توجیه میکنند. جان ترگونینگ
[2]، مقاله نویس مشهور وبگاه نیچر
[3]، در تایید این ادعا می گوید:
«برای کسب علم و دانش به رسانههای اجتماعی مراجعه کنید و برای نبردهای سیاسی شدید در آن بمانید.»
گسترش رویکرد رادیکال
شاید اغراق نباشد اگر فضای رسانههای اجتماعی در عصر شیوع کرونا را جنونآمیز خطاب کنیم. در ابتدای همهگیری کرونا، توییتر و دیگر رسانهها منابع خوبی برای دریافت اطلاعات پزشکی روز از متخصصان و تبادل اطلاعات مفید علمی به شمار میرفتند؛ اما رفته رفته، این بستر مناسب به فضایی مملو از اطلاعات غلط، اخبار جعلی، اشاعه تئوریهای توطئه و مناقشات سیاسی بدل شد.
واژه توییت که در زبان انگلیسی به آوای پرندگان اطلاق میشود، واژه بسیاری گمراه کنندهای برای محتوای تهاجمی منتشر شده در بستر رسانههایی چون توییتر به شمار میرود و فقدان تعامل فعال میان شهروندان دهکده جهانی، مردم را بیش از پیش به بروز رفتارها و رویکردهای قطبی سوق داده است. بر اساس پژوهشی که به تازگی با آنالیز محتوای توییتر صورت گرفته است، این رسانه اجتماعی از اواخر ماه می تا اوایل ماه ژوئن، بیشترین حجم محتوای ناراحت کننده منتشر شده را تجربه کرده است.
برانگیختگی احساس مقایسه و حسادت
سومین چالش افزایش بهرهگیری رسانههای اجتماعی در عصر انتشار کووید 19، بر انگیختگی احساسات منفی چون مقایسه و حسادت در کاربران است. در چنین شرایطی، افراد تحت فشار روانی و هراس از ابتلا به این بیماری همهگیر، بیش از هر زمان دیگری، در رسانههای اجتماعی غرق شده و خود را با دیگران مقایسه میکنند. به عقیده بسیاری از رفتارشناسان به نام جهان، مقایسه شرایط خود با دیگران، یکی از خود مخربترین تمایلات بشر است.
نکته قابل تامل این است که رسانههای اجتماعی بزرگ جهان نیز هیچ برنامهای برای مقابله این حجم از گسترش احساسات منفی در میان کاربرانشان ندارند. بیشک گسترش چنین حسی در سطح اجتماع، امری عادی نیست و شرایط موجود با افزایش زمان استفاده کاربران از پلتفرمهای یاد شده، آن را به شکل محسوسی افزایش نیز داده است.
از سوی دیگر، رسانههای اجتماعی در پی ارائه روایتی ساده از شخصیت پیچیده کاربران خود هستند و از همین روی، قطعا شخصیت هر فرد در رسانههای اجتماعی با شخصیت حقیقی وی تفاوت دارد. این امر به تعبیر دیگر سبب ایجاد دیدگاه ساده انگارانه نسبت به زندگی حقیقی افراد حاضر در شبکه های اجتماعی شده و ظاهری ایدهآل از زندگی افراد را به نمایش می گذارد؛ که همین رویه سبب تشدید حس سرخوردگی و مقایسه در بستر رسانههای اجتماعی میشود.
با این تفاسیر، شاید زمان آن رسیده باشد که کاربران اعتیاد خود نسبت به رسانههای اجتماعی را کاهش داده و پلتفرمها نیز با اعمال برخی سازوکارهای جدید و بازنگری در سیاستهای کلان مخرب خود، در راستای بهبود آسیبهای موجود حرکت کنند.
نگارنده: سید رضا حسینی (کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی)
تهیه شده در گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی