• کرونانوشت/ فضای مجازی و ایفاء نقش تمدنی در شرایط کرونا و پسا کرونا

      کرونانوشت/ فضای مجازی و ایفاء نقش تمدنی در شرایط کرونا و پسا کرونا

      کرونانوشت/ فضای مجازی و ایفاء نقش تمدنی در شرایط کرونا و پسا کرونا

      شیوع کرونا در کل جهان، صرف نظر از مخاطرات و پیامدهای آن یک اثر مهم داشت : ذهن‌ها را از جمود خارج کرد و در حوزه‌های مهم الهیاتی، جامعه‌شناختی‌، اقتصاد، سیاسی و امنیتی، زیست‌محیطی، پزشکی و مدیریت پرسش‌های مهم و چالش‌های ذهنی پر شماری و فضایی برای بازاندیشی و تأمل ایجاد کرد. این فضا می‌تواند فرصتی برای شستشوی ذهنی و ارائه تحلیل‌های نو باشد. هر کس می‌کوشد تا تفسیری از این ابرچالش ارائه نماید. نقطه مشترک مباحث مطرح شده «دنیای جدید پس از کرونا»ست.

      مقدمه
      شیوع کرونا در کل جهان، صرف نظر از مخاطرات و پیامدهای آن یک اثر مهم داشت : ذهن‌ها را از جمود خارج کرد و در حوزه‌های مهم الهیاتی، جامعه‌شناختی‌، اقتصاد، سیاسی و امنیتی، زیست‌محیطی، پزشکی و مدیریت پرسش‌های مهم و چالش‌های ذهنی پر شماری و فضایی برای بازاندیشی و تأمل ایجاد کرد. این فضا می‌تواند فرصتی برای شستشوی ذهنی و ارائه تحلیل‌های نو باشد. هر کس می‌کوشد تا تفسیری از این ابرچالش ارائه نماید. نقطه مشترک مباحث مطرح شده «دنیای جدید پس از کرونا»ست. هرچند در ترسیم این جهان جدید اتفاق نظری وجود ندارد اما گویا توافقی شکل گرفته است که این حادثه را، واقعه‌ای عظیم و تاریخ‌ساز و بلکه منشأ شکل‌گیری دورانی جدید از تاریخ بشر بدانند. اما آنچه حائز اهمیت می‌نماید آن است که کدامیک از این تفاسیر متفاوت از بحران کرونا و جهان پس از کرونا، به گفتمان مسلط تبدیل می‌شود و می‌تواند واقعیتی نو خلق کند؟ آیا ما، اندیشمندان مسلمان، می‌توانیم تفسیر یا تفاسیر خود را به گفتمان مسلط و یا دست‌کم به یکی از گفتمان‌های مؤثر تبدیل کنیم؟ سهم حوزه‌های علمیه در خلق معنا و شکل‌دهی به فضای فکری جدید و خلق جهانی نو چیست؟

      هرچند نویسنده مجال کمی برای تأمل در این‌باره دارد اما نکاتی را به اجمال به اندیشمندان حوزوی تقدیم می‌کند تا زمینه‌ای برای بارش فکر و تأمل اندیشمندانه باشد :

      1ـ موفقیت نسبی چین در مهار این بحران و عدم موفقیت کشورهای غربی باز تأمل در مفهوم اقتدارگرایی و تصویر الگویی از اقتدار مثبت را که در آن بدنه اجتماعی همراه با حاکمیت باشند، ضروری می‌سازد. به نظر می‌رسد دموکراسی در حال آشکار کردن وجوه ضعف خود می‌باشد. برخی کارشناسان غربی کوشیده‌اند تا نشان دهند که دموکراسی رابطه‌ای منفی با شیوع این بیماری ندارد و موفقیت یا عدم موفقیت دولت‌ها را باید بر اساس الگوهای تحلیلی دیگری توجیه کرد اگر اقتدارگرایی در حوزه اجتماعی عقلانیت بیشتری پید کند می‌تواند الگوی اقتدار در خانواده را نیز تا حدودی موجه نماید. از اینجا می‌توان به الگویی از مناسبات خانوادگی بر اساس مفهومی از اقتدار دست یافت که سازنده و موجه کننده اقتدار در مقیاس کلان و اجتماع بزرگ باشد.

      2ـ بحران کرونا، می‌تواند بحران الگوهای فردگرایانه اخلاقی هم تلقی شود. مصائب اجتماعی با عزم مشترک اجتماعی و با همفکری، همدلی و همیاری مشترک اجتماعی قابل حل است. اگر جامعه با الگوهای جامعه‌گرایانه مأنوس نباشد، در این موارد به بحران خواهد خورد. مقایسه غارت مغازه‌ها در برخی مناطق با همدلی مردمی در مناطقی دیگر این تمایز را آشکارتر می‌کند. جالب است که ما همزمان از هر دو الگو تمجید می‌کنیم (و البته الگوی همیاری را در حاشیه الگوهای فردگرایانه و به مثابه مکمل آن مورد توجه قرار می‌دهیم) بحران موجود علامت خطری برای جامعه ما و دیگر جوامع و فرصتی برای بازنگری فرهنگی است. غریبگی و بی‌تفاوتی اجتماعی مصیبت امروز ماست که با فرهنگ برادری اجتماعی (انما المؤمنون اخوه)، همیاری اجتماعی (تعاونوا علی البر و التقوی)، حساسیت اجتماعی (تواصوا بالحق) و اقتدار سازی (از جمله با: تواصوا بالصبر) بازسازی می‌شود و فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را در بستر «بنی آدم اعضای یکدیگرند* که در آفرینش زیک گوهرند* چو عضوی به درد آورد روزگار* دگر عضوها را نماند قرار» می‌آفریند تا جامعه اسلامی را به بهترین امت (کنتم خیر امه اخرجت للناس) تبدیل نماید.

      3ـ چنان‌که برخی کارشناسان و اندیشمندان گفته‌اند، بحران کرونا زمینه روی‌آوری حداکثری به فضای مجازی است. از این پس فضای مجازی حاشیه بر متن زندگی، بخش فراغتی زندگی و یا بخش حداقلی زندگی نیست بلکه به متن اصلی زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل می‌شود. برخی سرعت تجهیز مدارس و آموزشگاه‌ها به تکنولوژی‌های ارتباطی را اتفاقی میمون دانسته‌اند که شکاف میان ایران و کشورهای پیشرفته را کم می‌کند و می‌تواند نوید دهنده تعدد شیوه‌های آموزشی در آینده باشد. این اتفاق از نگاه آنان، می‌تواند آغاز انقلابی در عرصه آموزش قلمداد شود و پنجره‌ای برای تعامل با دنیا بگشاید تا راه را برای نادیده گرفتن مرزهای سرزمینی باز کند و تعامل میان کشورها و ملت‌ها را فراهم نماید. در این فضا رابطه دولت ـ ملت‌ها تضعیف می‌شود و آزادی ارتباط جای آن را پر می‌کند و عرصه آموزش، اقتصاد و سیاست رنگ و بوی فرا ملیتی می‌گیرد و جهانی می‌شود.[1] برخی از اندیشمندان حوزه نیز این احتمال را مطرح کرده‌اند که بحران جدید زمینه‌ای برای جهانی شدن بر پایه تکنولوژی‌های جدید ارتباطی، به مثابه تدبیری از قدرت‌های سلطه‌گر باشد.[2]
      در اینجا پرسش‌های زیادی قابل طرح است:
      الف. باتوجه به نیاز فطری بشر به ارتباط انسانی از نوع حقیقی آن آیا می‌توان با استفاده از شرایط بحرانی، الگویی از ارتباطات اجتماعی حقیقی را پایه‌گذاری کرد و از گسترش گفتمان مجازیت، تا حد مقدور جلوگیری نمود؟ یا آن که اصولا این پرسش بر پیش‌فرض‌ غلطی استوار شده و استفاده از ظرفیت فضای مجازی منافاتی با طبیعی بودن رابطه‌های انسانی ندارد و می‌توان بر بستر فضای مجازی روابط حقیقی و طبیعی را گسترش داد و سامان بخشید؟
      ب. نسل متعهد، توانمند و انقلابی چگونه نقش راهبرانه خود را در استفاده از ظرفیت مجازی ایفا و آن را به بستری برای تقویت معرفت توحیدی، اخلاق فاضله و رفتارهای پسندیده تبدیل و فرهنگ تولی و تبری را در فضای مجازی احیا می‌کند؟

      4ـ با آن که بحران موجود، بحرانی جهانی و نیازمند مشارکت جهانی است، اما احتمالاً تجربه نشان خواهد داد که کشورهایی که بیشتر در اقتصاد جهانی تنیده شده و با مناسبات جهانی در آمیخته‌اند، بیشتر زیان دیده‌اند و کشورهایی مانند ایران که چند سال است تجربه تحریم و انزوای اقتصادی را دارد، سخت جان‌تر می‌مانند. ازاین‌رو دوباره بحث از ناسیونالیسم جان گرفته و کشورها درصدد هستند تا با اتکا به توانمندی‌های داخلی اقتصادی مقاوم و مناسباتی پایدارتر برای خود بسازند و در این شرایط گلیم خود را از آب بیرون بکشند. آیا ما با بحران جهانی شدن مواجه‌ایم یا با تغییر چهره و ظهور الگوهای نوظهور از جهانی شدن؟ تأثیرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعه مسلمین چیست و جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند از این فضا به مثابه یک فرصت برای شکل‌دهی به ائتلاف‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی استفاده کند و قدرتمند شود؟

      5ـ این بحران مرزبندی‌های اقتصادی را بیشتر و البته این بار در قالب شغل مطمئن و غیر مطمئن اداری، نشان داد. اداری‌ها که حقوق ثابت داشتند، که با تعطیلی هم آن را دریافت می‌کردند، نسبت به مشاغل آزاد، خرسندی زیادی داشتند و برای بسیاری از آن‌ها وضعیت جدید یک فرصت بود. فرصت برای کار نکردن و لمیدن، فرصت برای فکر کردن و اشتغال به فعالیتی دیگر در وقت‌های آزاد و فرصت کم شدن مخارج زندگی در فصل نوروزی و عقب افتادن اقساط بانکی.
      مرز بین فقیر و غنی در حوزه آموزش هم خود را نشان داده است. مدارس غنی با ارتباط مجازی با خانواده‌ها کار خود را پی گرفتند اما در مناطق ضعیف موبایل هوشمند و ابزارهای دیگر، کم‌تر در دسترس خانواده‌هاست.

      6ـ همه به روزهای پس از بحران کرونا فکر می‌کنیم و درصددیم تا بر این بحران غلبه کنیم اما در کنار آن باید فرضیه دیگری را هم برجسته کرد. اگر این وضعیت بیش از حد انتظار ما استمرار یافت و یا با بحران‌های دیگری، به اقتضای عصر آخرالزمانی، مواجه شدیم، چه باید بکنیم؟ به نظر می‌رسد، دست‌کم برخی از اندیشمندان باید به الگویی از زیست در موقعیت بحران بیاندیشند. دعا کردن و یافتن راهی برای غلبه بر بحران خوب است اما باید به اقتصاد پویا در عصر بحران‌ها، زندگی خانوادگی پویا و مستحکم در عصر بحران‌ها، الگوی معاضدت اجتماعی در عصر بحران‌ها، الگوی حاکمیت مطلوب در عصر بحران‌ها، الگوی امنیت پایدار در عصر بحران‌ها، الگوی پیشرفت در عصر بحران‌ها هم بیاندیشیم. شاید این پرسش کمی خنده‌دار به نظر برسد: آیا می‌توان در شرایط بحران اقتصاد را شکوفا نمود و الگویی جدید به نام «اقتصاد بحران» شکل داد؟ آیا می‌توان پیوندهای اجتماعی و خانوادگی، امنیت اجتماعی و سیاسی و اقتدار جامعه را، در شرایط بحران ارتقاء بخشید و تمایل به دین‌داری را بیشتر کرد؟

      7ـ می‌توان به این بحران نگاهی فرصت‌انگارانه هم داشت. کشور ایران پس از چین دومین کشور مهمی است که این بحران را تجربه نموده است. بلندگوهای زیادی از این موضوع برای تضعیف نظام اسلامی بهره گرفتند. آیا وقت آن نرسیده است که از مزیت پیشگامی در ابتلا به این بحران استفاده کنیم؟ کشور ما پس از چین، یک گام از کشورهای دیگر در حوزه پزشکی، آموزش از راه دور و مدیریت بحران پیش است. کارشناسان ایرانی می‌توانند، هم درمقیاس نهادی، همچنان که مدیر حوزه علمیه قم در نامه به رئیس جامعه‌الازهر نشان داد، و هم در مقیاس مردمی تجربه‌های خود را به صورت کاملاً عالمانه و در بسته‌های فاخر به کشورهای مختلف دنیا ارائه دهند. به عنوان نمونه حوزه علمیه می‌تواند پای را فراتر نهد و برای ترویج معنویت در فضای موجود، حتی به کشورهای غیر مسلمان، بسته‌های ترویجی فاخر ارائه نماید. جامعه پزشکی هم می‌تواند با تکیه بر ظرفیت پیشگامی به تولیدات مهمی در این زمینه دست یابد و فرصتی بی‌بدیل برای اقتدارسازی اقتصادی، دور زدن تحریم‌ها و نشان دادن دست برتر ایران بیافریند.

      8ـ در مقیاس اقتصادی می‌توان پرسش‌هایی را مطرح نمود :
      الف. آیا می‌توان به الگوهایی از کسب و کار دست یافت که در شرایط بحرانی کسب و کارها با کمترین مشکل مواجه شود؟ (به عنوان مثال ساعات کار مشاغل مختلف به گونه‌ای متفاوت تنظیم شود که حجم تردد اجتماعی، در یک زمان کم‌تر باشد اما به تعطیلی کسب هم منجر نشود
      ب. چگونه می‌توان با استفاده از تجربه دورکاری در ایام کرونایی الگوهای دورکاری را اصلاح و قوانین کارآمدی برای آن تدوین نمود؟

      9ـ بحران کرونایی نشان داد که باید به «اقتصاد انعطاف پذیر» که بتواند خود را با شرایط متحول وفق دهد، اندیشید. این اقتصاد احتمالاً ساختارهای منعطف هم می‌طلبد. اگر حوزه اقتصاد به ساختارهای منعطف نیازمند است، حوزه آموزش و پرورش (حوزه علم) و مدیریت اجتماعی چطور؟

      10ـ برخی معتقدند حضور بیشتر مردان درخانه، در ایام کرونایی می‌تواند به بیشتر شدن مشارکت آنان در کارهای خانگی بیانجامد و اسطوره نقش‌های دوگانه زن ومرد را به چالش بکشد و نویدگر تقسیم کار مشارکتی بیشتر در خانواده و تلاش برای ایجاد خانواده‌ای دموکرات، مشارکتی و برابر باشد.[3]
      در نقطه مقابل برخی بر این اعتقادند که حضور مردان در خانه می‌تواند سلطه مدیریتی زنان را با چالش مواجه و دوباره کفه اقتدار را به نفع مردان سنگین کند. این نمونه می‌تواند نشان ‌دهد که صاحبان هر دیدگاه می‌خواهند در این فضای متلاطم ادبیات خود را توسعه دهند. در این میان آنچه از بدنه اجتماعی شنیده می‌شود آن است که میزان تماس با مشاوران خانواده در ایام کرونایی تا سه برابر افزایش یافته است.[4] کارشناسانی که دیدگاه‌های مختلف را ترویج می‌دهند، در عین حال که برای دیدگاه‌هایشان استدلال می‌آورند، نباید از فهم واقعیت‌های اجتماعی نیز فاصله بگیرند.

      11ـ برخی از شکل‌گیری و توسعه فضای علمی گفتگو محور در دنیای ارتباطات، در آینده جهان، در عرصه آموزش و پژوهش سخن می‌گویند که جای تأمل و تدقیق بیشتری دارد.

      12ـ درفضایی که ارتباطات اجتماعی محدود شده است و حتی بیم تعطیلی حج تمتع و راه‌پیمایی اربعین و مقطع بلند مدت مساجد دور از انتظار نیست، چگونه الگوهای تبلیغ و ترویج دین، به ویژه برای طلاب بازسازی شود که بیشترین تأثیرات را بر جای بگذارد؟ آیا نهادهای ذی‌ربط امکان بررسی کارکرد تبلیغی طلاب و حمایت مادی از فعالان عرصه تبلیغ در فضای جدید را دارند؟ آیا در رمضان‌المبارک امسال، مانند سال‌های گذشته سپاه تبلیغی منظم و نسبتاً منسجمی را به فضاهای مختلف (مثلا فضاهای مجازی مختلف) اعزام و از آن‌ها حمایت خواهیم کرد؟

      13ـ به نظر می‌رسد که عجز بشر بر غلبه بر بیماری آن‌ها را یک بار دیگر به یاد خداوند و تضرع به درگاه او، در جوامع مختلف، سوق داده است. این فضای معنویت‌گرایی می‌تواند یک فرصت برای کنشگران مذهبی به حساب آید. در عین حال غلبه لیبرالیسم بر فرهنگ جهانی می‌تواند این مسیر فطری بشر به سمت تضرع و احساس نیاز به خداوند واقعی را به تحریف کشاند و با تفسیری سکولار از معنویت، آن را به مثابه نوعی درمان روانی که پیش فرض آن وجود خدای عینی و برقراری رابطه با خدای واقعی نیست، تحلیل نماید. این موضوع مسئولیت نهاد دین را در بسط مفاهیم دینی و بازی نکردن در زمین بازی دیگران را بیشتر می‌کند.

      14ـ اختلاف نظر بین مسئولین، درباره اولویت سلامت یا رونق اقتصادی، بحث مهمی را در باب تزاحم پیش روی حوزویان می‌گشاید. تاکنون بحث اهم و هم در مقیاس مورد به مورد (یک مصداق نماز با یک مصداق رفع نجاست از مسجد) تحلیل شده است؛ اما در مدیریت کلان اجتماعی تناظرها مصداق به مصداق نیست. اگر شروع کار مشاغل (طرح رئیس جمهور) اجرا شود، به عنوان مثال آمار تلفات روزانه از 130 نفر به 250 نفر می‌رسد اما در نقطه مقابل در حدود 50 میلیون نفر از مضیقه اقتصادی خارج می‌شوند. در اینجا آیا با قاطعیت می‌توان گفت که جان روزانه 250 نفر از بهبود اقتصادی 50 میلیون نفر که پیوست‌های مهمی همچون طلاق، آسیب‌های اخلاقی و... و ورشکستگی اقتصادی و امنیت ملی را در پی دارد، مهم‌تر است؟ صدها نمونه از چنین مسائلی را در راهبری اجتماعی پیش رو داریم که لازم است، به همین بهانه مباحث باب تزاحم را فربه‌تر کنیم.

      نگارنده: حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایی نژاد (مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم)
      تهیه شده در دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی پژوهشگاه فضای مجازی



      [1] رضا ماحوزوی، کرونا ویروس و دوگانه ناسیونالیسم و انزنالیونانیسم، همان، ص43
      [2] میرباقری: ممکن است از طریق کرونا به دنبال ایجاد فضای جدید در جهان باشند، 12/1/99، تسنیم
      [3] خدیجه کشاورز، ویروس کرونا، ما و نظاره‌گران نگران و توسعه روابط انسانی، جستارهایی در ابعاد فرهنگی اجتماعی بحران ویروس کرونا در ایران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، وزارت علوم، 15/1/99
      [4] ر.ک: زوج‌ها در دوران قرنطینه همدیگر را زیر ذره‌بین نبرند، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 9/1/99، افزایش سه برابری آمار تماس‌های اختلاف زوجین در قرنطینه، ایرنا، 12/1/99
      نظر کاربران
      نام:
      پست الکترونیک:
      شرح نظر:
      کد امنیتی:
       
آدرس: تهران، سعادت آباد، خیابان علامه شمالی، کوچه هجدهم غربی، پلاک 17
کد پستی: 1997987629
تلفن: 22073031
پست الکترونیک: info@csri.ac.ir