• کرونانوشت/ انسان فعال، گزینه مطلوب در مواجهه با کرونا

      کرونانوشت/ انسان فعال، گزینه مطلوب در مواجهه با کرونا

      کرونانوشت/ انسان فعال، گزینه مطلوب در مواجهه با کرونا

      هرچند آبراهام مازلو روانشناس آمریکایی در نظریه هرم نیازهای انسان، حرفی از «نیاز به دانستن» نزد اما روانشناسان دیگری مانند مک دوگال، دانستن و کنجکاوی را جزو نیازهای اساسی بشر شمارش کردند. انسان به طور طبیعی میل به دانستن و جمع آوری اطلاعات از پیرامون خود دارد. این کار احتمالا به او احساس امنیت، برتری اجتماعی و یا توانایی آماده سازی می دهد.

      برداشت اول
      هرچند آبراهام مازلو روانشناس آمریکایی در نظریه هرم نیازهای انسان، حرفی از «نیاز به دانستن» نزد اما روانشناسان دیگری مانند مک دوگال، دانستن و کنجکاوی را جزو نیازهای اساسی بشر شمارش کردند. انسان به طور طبیعی میل به دانستن و جمع آوری اطلاعات از پیرامون خود دارد. این کار احتمالا به او احساس امنیت، برتری اجتماعی و یا توانایی آماده سازی می‌دهد. پدیده‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و ... که به طور مرتب در جامعه رخ می‌دهند با اتکا به همین نیاز بشر به دانستن، توانسته‌اند تمام افکار و یا بخش عمده‌ای از تفکرات انسان را به خود اختصاص دهند. شیوع ویروس کرونا که این روزها دیگر فراتر از یک پدیده پزشکی، تمام جهان و ایران را درگیر کرده است، مورد دقیقی از این پدیده‌هاست. رسانه‌ها نیز با علم به میل انسان‌ها به اطلاعات، از این فرصت کمال استفاده را می‌کنند چرا که اگر انسان به این نیاز خود بها نمی‌داد، آن‌ها در دوام خود دچار مشکل می‌شدند. پس وضعیت این چنین است که شما میل به دانستن دارید و رسانه‌ها هم در صدد پاسخ گویی به این میل هستند. نکته‌ای که باید دقت کرد این است که چیزهای زیاد دیگری برای دانستن و اطلاع پیدا کردن وجود دارد. اگر شما در حین وقوع پدیده‌ها «توجه آشکار» خود را متوجه پدیده کنید، تقریبا مابقی میل به دانستن خود را کور کرده و تمام ذهن شما در گیر دانستن آن پدیده می‌شود. اما اگر «توجه پنهان» خود را صرف آن پدیده کنید، هم قسمت عمده‌ای از نیاز دانستن خود را برای دانستن و توجه کردن به امور دیگر باقی گذاشته و هم به میزان نیاز، آن پدیده را رصد کرده‌اید. پس در پدیده کرونا اگر شما تمام فکر و ذکر خود و توجه خویش را صرف جمع آوری داده در مورد کرونا کنید، دیگر میلی به دانستن و توجه کردن به دیگر پدیده‌ها، ابعاد وجودی خویش و هستی نخواهید داشت. به عنوان مثال فرض بگیریم پنج موضوع برای دانستن، وجود دارد؛ یک: پدیده کرونا و پیرامون آن. دو: شناخت قدرت انسان. سه: خداوند. چهار: فلسفه خلقت. پنج: امور روزمره. اگر توجه آشکار شما به شماره یک مشغول شود به طور طبیعی میلی به دانستن ابعاد شماره‌های دیگر ندارید. هرچند ممکن است بعد از اتمام پدیده شماره یک، مجددا به دانستن دیگر امور علاقمند شوید. اما اگر در شماره دو و سه تمرکز کنید و توجه پنهانی به شماره یک داشته باشید، آن‌وقت داده‌هایی که از دانستن شماره دو و سه به شما منتقل می‌شود شما را کاملا مجهز کرده تا با داده‌های منفی شماره یک مقابله کنید. دانستن قدرت انسان، قدرت خداوند و فلسفه خلقت شامل فلسفه بلا و آزمایش و ... شما را به راحتی برای مواجهه عقلایی با پدیده‌هایی مانند شماره یک توانمند می‌کند.

      برداشت دوم
      فارغ از اینکه ویروس کرونا و شیوع آن یک حمله بیولوژیکی از ناحیه جهان مدرن باشد یا نباشد، مسلم است که این ویروس در بستر این دنیای مدرن شکل گرفته است. اساسا جهان غرب و دنیای مدرن علاقه شدیدی دارد یا خود به دیگران حمله کند و آن‌ها را تحت سیطره خویش درآورد یا اگر هم پدیده‌ای بدون توجه آن‌ها در جهان همگانی می‌شود، بتوانند از آن پدیده برای تسلط بیشتر اهداف خود استفاده کنند. لذا بیش از آنکه به شناخت پدیده‌هایی مانند کرونا نیاز داشته باشیم به شناخت تمدن مدرن غرب نیازمندیم. در این تمدن سه نظریه «مرکزیت خورشید کوپرنیک»، «منشأ انواع داروین» و «ضمیر ناخودآگاه فروید» نقش اساسی ایفا می‌کنند. کوپرنیک خواسته یا ناخواسته مرکزیت زمین و انسان را زیر سوال برد. داروین انسان را حیوانی تلاش‌گر صرفا برای بقا معرفی کرد و فروید نقش پدیده ها و پیرامون بر روی انسان را بیش از قدرت و هوشیاری خودآگاه انسان تبیین نمود. نتیجه این سه تحول، انسانی منفعل در برابر پدیده ها با شأنی پایین تر از طبیعت و هستی بود. انسانی که اکنون در سیطره مدرنیته و آنچه در این پارادایم اتفاق می افتد، دست و پا می زند. گاهی در مقابل جنگ های شناختی مدرن، گاهی در برابر پدیده های سیاسی و گاهی در تقابل با ویروس کرونا. اما در نگرش اسلامی هرچند خورشید ثابت باشد اما مرکز عالم امام معصوم علیه السلام است و انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند بر روی زمین است، پدیده ها را می آفریند، مدیریت می کند و آزادانه و مقتدرانه تصمیم می گیرد. باید به این نکته توجه داشته باشیم که شاید چاره ای از زندگی در بستر دنیای مدرن با فلسفه پشتیبانش نباشد اما می توان در عین حال، انسانی قدرتمند، سرنوشت ساز و فعال بود و پدیده ها را مدیریت کرد.

      نگارنده: احمد اولیایی (دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام)
      تهیه شده در گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی


      نظر کاربران
      نام:
      پست الکترونیک:
      شرح نظر:
      کد امنیتی:
       
آدرس: تهران، سعادت آباد، خیابان علامه شمالی، کوچه هجدهم غربی، پلاک 17
کد پستی: 1997987629
تلفن: 22073031
پست الکترونیک: info@csri.ac.ir