رویکردهای مختلف برای توسعه فناوری و بهرهگیری از دادهها، به تهدیدی بزرگ برای توازن بین الملل بدل شده است و جهان را به سمت تغییر خطوط رقابتهای ژئوپلیتیک، میبرد.
در مقطع کنونی، سهم حوزه فناوری از مناقشات بینالملل، افزایش بیسابقهای یافته است. این در حالی است که این فضا میتوانست با توسعه همکاری و پیشبرد اهداف مشترک جهانی، بسیار متفاوت از شرایط فعلی باشد.
عصر آیفون
شتاب بیسابقه روند جهانی شدن ناشی از توسعه فناوریهای نوظهور در طول دو یا سه دهه گذشته، تقریبا همه جنبههای زندگی بشر را با تحولات بدیع، همراه ساخته است. این تحولات، جریان سریع، ارزان و کارآمد سرمایه، اطلاعات و انرژی را در پی داشت. جوامع مدرن، در این دوره، پیشرفت سریع در حوزه ارتباطات دیجیتال و ماهوارهای، افزایش سرعت پردازش، کاهش مصرف انرژی، رشد کارآمدی سیستمها، تکامل بازارهای مالی جهان و پراکندگی زنجیره تولید و تامین را شاهد بودند.
این دوره، با نوعی سازش ذاتی در بطن فضای بین الملل همراه شد. در عصر آیفون که یکی از مراحل نخست فرایند جهانی شدن محسوب میشود، ایالات متحده آمریکا و سایر قدرتهای اقتصادی پیشرفته، به رهبران نوآوری در حوزه فناوری بدل شدند و با استفاده از مزایای مالکیت معنوی ناشی از این رهبری و توانمندیهای اقتصادی، موفق به حفظ جایگاه هژمونیک خود شدند. این درحالی است که کشورهای توسعه یافته، تولید محصولات فناورانه خود را به منظور افزایش حداکثری سود، به کشورهایی درآمد پایین و نیروی کار ارزان، چون چین و هند، انتقال دادند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان غربی، در این شرایط، منافع رشد فناوری، در میان همه طرفین تقسیم میشد و جامعه جهانی در قالب یک سیستم منسجم واحد، در حال رشد و توسعه بود.
موج بعدی فناوریها
به زعم بسیاری از دانش آموختگان علوم سیاسی، موج جدید فناوریهای در حال ظهور، نه تنها میتواند بر روشهای سابق، مبتنی نباشد، بلکه دستاوردهای رویه پیشین و اثرات جهانی شدن را نیز تهدید و تضعیف میکند. تا به امروز، بسیاری از پیشرفتهای فناورانه برای مصرفکنندگان، به واژگانی شعارگونه بدل شدهاند. بنابراین، تجزیه و تحلیل مجموعه پیشرفتهای تازه، به امری مهم و سرنوشت ساز بدل شده است.
این تحولات تکنولوژیک را میتوان به شش دسته کلی تقسیم کرد. این حوزهها، ارکان اصلی انقلاب صنعتی چهارم، محسوب میشوند:
این دو مولفه نوظهور که به حوزه فناوریهای ابری مربوط میشوند، میتوانند هزینه ها را کاهش داده و مقیاس ذخیره سازی اطلاعات را افزایش دهند. توسعه این دست فناوریها تاثیرات مستقیم بر امنیت و ارتباطات دارد و زمینه ساز تحولات بعدی در زمینه ذخیره سازی دادهها است.
توسعه فناوریهای ارتباطی جدید، به ویژه زیرساخت نسل پنجم اینترنت همراه،
5G، میتواند سرعت فعلی اینترنت و سیستمهای ارتباطی را تا 20 برابر افزایش دهد. چنین پیشرفت بزرگی، میتواند بسیاری از ایدههای دور از ذهن دانشمندان مثل ساخت خودروهای کاملا خودران با استفاده از ارتباطات هوشمند خودرو با خودرو را محقق سازد.
هوش مصنوعی و توسعه یادگیری ماشینی که شامل شناسایی سریع و دقیق الگوی تغذیه رایانهها با اطلاعات به منظور آموزش آنها است، میتواند سبب رشد بیسابقه توانمندیهای هوش مصنوعی در عرصههای مختلف، شود.
این بخش، ادغام آنلاین اجسام فیزیکی را شامل میشود. سیستمهای فیزیکی-سایبری (
CPS) و اینترنت اشیا (
IOT)، از مظاهر شاخص این دست فناوریها به شمر میروند. توسعه اتوماسیون، کنترل امور از راه دور را برای کاربران تسهیل میکند.
این بخش، فناوریهای تولید نوظهور، چون لیزر، حسگرها و پرینترهای سه بعدی را شامل میشود. رشد این دست تکنولوژیها، میتواند فرایند تولید را در طول سالهای آینده به طور کامل تغییر دهد.
توسعه فناوریهای مربوط به انرژی، نقش به سزایی در رشد استفاد از منابع تجدید پذیر، انرژیها متحرک و سیستمهای مدیریت هوشمند انرژی، ایفا میکند.
در هم آمیخگی این تحولات جدید، بر همه جنبههای فرایند جهانی شدن، تاثیر میگذارد. این در حالی است که غولهای بزرگ فناوری جهان نیز با سرمایه گذاریهای کلان در بخشهای بالا، به طور تخصصی در حال توسعه این فناوریها هستند. به عنوان مثال، شرکتهای گوگل، سامسونگ و آمازون، به ترتیب در حال توسعه یادگیری ماشینی، زیرساختهای اینترنت
5G و اتوماسیون، هستند.
تفاوت رویکرد به مسئله دادهها
اساس این تحولات نوظهور، سبب پیدایش یک انتخاب و پرسش فلسفی ساده میشود: چه کسی دادههای کاربران را کنترل و مدیریت میکند؟
دسترسی به اطلاعات، در فضای اقتصادی، کیفیت محصولات و سهم بازار را تعیین میکند. تصمیم گیری در مورد این که آیا شرکتهای خصوصی یا دولت ها حق در اختیار گرفتن مالکیت دادههای کاربران را دارند، پیامدهای فوق العادهای برای اقتصاد جهانی و بستر ژئوپلیتیک دنیا، خواهد داشت.
به طور کلی، بحث و گفتگو میان متخصصان، سبب شکل گیری 3 رویکرد کلی در این زمینه شده است:
- در ایالات متحده آمریکا، شرکتهای شاخصی چون گوگل، فیسبوک، نتفلیکس و آمازون، حق دسترسی به طیف وسیعی از اطلاعات کاربرانشان را به دست آوردهاند. این امر، مبین فرهنگ توسعه فناوری با اتکا به توان بخش خصوصی و تمرکز بر حوزه تحقیقات و توسعه است. این مدل، اگرچه اغلب به قیمت تضییع حقوق کاربران و نقض حریم شخصی تمام میشود، اما به فعالان بخش فناوری ایالات متحده، اجازه میدهد که حضور خود در رقابت بینالمللی با دیگر شرکت ها را تداوم بخشد.
- الگوی دوم، عموما از سوی اتحادیه اروپا مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس این شیوه، حقوق شهروندان و حفظ حریم شخصی آنها، نسبت به هزینه رقابت جهانی شرکتهای فناوری این قاره با رقبا، در اولویت قرار دارد. از مصادیق بارز این نگاه، میتوان به آیین نامه حفاظت از دادههای عمومی اتحادیه اروپا (GDPR)، اشاره کرد.
- کشور چین، رهبر رویکرد سوم به شمار میرود. در این کشور، تقریبا همه رقابتهای تکنولوژیک میان شرکتهای خصوصی و بخش عمومی، تحت حمایت دولت این کشور، تعریف شده است و از همین روی، دولت بیشترین دسترسی را به اطلاعات کاربران دارد. شرکتهای شاخص چینی، مانند هوآوی، زد.تی.ای، علی بابا، تنسنت و شیائومی، با بهره گیری از مزایای فعالیت در یک بازار محافظت شده و منابع مالی قابل توجه، قابلیت رقابت فعال با شرکتهای فناوری اروپایی و آمریکایی را به دست میآورند و حتی در مواردی مثل توسعه زیرساختهای 5G، از رقبای خود پیشی نیز میگیرند.
اگرچه هر 3 مدل مدیریتی یاد شده، بر اساس مزیتهای اجتماعی_فرهنگی آمریکا، اروپا و چین، مزایا و معایبی را در بر دارند، اما کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که عصر آیفون یا نگاه غالب آمریکایی، به مبحث فناوری، در حال فروپاشی است و نتیجه احتمالی این امر، افزایش تنش و رقابت جهانی در این زمینه خواهد بود. نشریه اکونومیست، اخیرا طی مقالهای، نام «عصر هوآوی» را روی شرایط آینده رقابتهای فناورانه جهانی، نهاده است. متخصصان بر این باوراند که الگوی جدید، ضربات مهلکی به فرایند جهانی شدن، وارد میکند.
لینک منبع